

دوستان پیتر پس از مرگ دلخراش او خواستار پیگیری موضوع توسط پلیس شدند.اما پلیس به دلیل نداشتن شواهد کافی و مجهول بودن پرونده نمیتوانست نتیجه گیری کند.پس از داستانهایی که پیتر راجب نفرین خانوادگی آن ها برایشان تعریف کرده بود بیش از پیش به مرگ پیتر مشکوک شدند.تصمیم گرفتند همگی برای حل راز مرگ پیتر به خانه پدری او که مقبره خانوادگی آنها نیز در آنجا قراردارد بروند.وقتی به خانه رسیدند نور خفیفی را داخل خانه مشاهده کردند.با ترس و تعجب به همدیگر نگاه کردند. ولی تصمیم گرفتند که هر طور شده موضوع را حل کنند.داخل خانه شدند.هر کدام قسمتی را جستجو کردند تا منبع نور را پیدا کنند.اما هر کدام به گونه ای بیهوش شدند.وقتی به هوش آمدند خود را محبوس در مقبره خانوادگی یافتند. اگر میخاهند به سرنوشت پیتر دچار نشوند زمان زیادی ندارند
کرج، رجایی شهر، خیابان اصلی ، نبش یازدهم شرقی
دکور بازی خیلی خوب بود
ترس کاملا راضی کنندس
معماهاشم قابل قبولن